قدس آنلاین- آقای وزیر نفت، بیژن نامدار زنگنه فرمودهاند تمام مبلغی که از اموال بابک زنجانی (مرتضی زنجانی) به وزارت نفت پرداخت شد، حدود ۲۰۰۰ میلیارد تومان است اما برای فروش، کسی اموال بابک زنجانی را نمیخرد؟ چه کسی اکنون منزل ۱۰۰ میلیارد تومانی یا ویلای بابک زنجانی را میخرد؟ [ایشان ۰۰۰/۰۰۰/۴۰۰۰ میلیارد دیگر بدهی دارد که پرداخت نکرده است]. وزارت نفت اکنون اموال را قبول کرده و گرفته است اما این ۲۰۰۰ میلیارد تومان اموالی که از سوی وزارت نفت گرفته شده قابل تبدیل به ۲۰۰۰ میلیارد تومان نقدینگی نیست.
وزارت نفت نیازی به این اموال همانند مجموعه ساختمانی در جماران، ویلا در لواسان، هتلی در کیش (هتل مریم که بابک زنجانی آن را به مبلغ ۱۰ میلیارد تومان از علیرضا نوری خریداری کرد) و هتل نیمه تمام در قشم نداشته و این اموال برای وزارتخانه کارایی ندارد» آقای زنگنه خواهان وصول طلبهای خود از بابک به صورت نقد است.
در خبرها بود که دوستان و شرکای بابک زنجانی همچنان تلاش دارند قسمتی از بدهیهای او را با وصول طلبهایی که از شرکای خارجی خود در مالزی و تاجیکستان و امارات دارد، پرداخت کنند اما آنان هم منکر شدهاند!
گفتههای آقای وزیر نفت با حقایق ملموس جامعه نومن کلاچر امروز تطبیق نمیکند. چه کسی گفته ویلای صد میلیارد تومانی بابک زنجانی مشتری ندارد؟ الحمدلله این قدر آدمهای پاپتی سابق و افراد تازه به دوران رسیده میلیاردر در کشور داریم که کافی است اعلان مزایده بدهید. خواهید دید عدهای نو کیسه برای تفاخر به اینکه صاحب ویلای بابک زنجانی شدهاند با سر و جان در حراج یا مزایده شرکت خواهند کرد.
خدا بیامرزد سهراب سپهری شاعر گرانقدر و نقاش هنرمند را که شبی که من و مرحوم دکتر امیر هوشنگ کاووسی را در رستوران کازبا به شام دعوت کرد (سال ۱۳۵۶)، از بیماری سرطانش و اینکه هیچ نهادی حاضر نیست هزینه درمان آن هنرمند بزرگ را تقبل کند یا به او وام دهد (۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان) که به آمریکا برود و بر عمرش بیفزاید گلهها داشت. اما امروز تابلوهای او را عدهای به بهای ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان خریداری میکنند.
تا دلتان بخواهد در طبقات تازه به دوران رسیده، پولدار هست. این پورشهها و فراریها و مازارتیها و بنزهای چندین میلیاردی را چه کسانی میخرند؟ منزل بابک زنجانی شاهکار معماری و نمونه اسراف و تبذیر و ذوق زدگی طبقه جدید کم سواد به پول رسیده است چرا نمیخرند؟ خوب هم میخرند.
مجموعه ساختمانی در جماران چرا فروش نرود؟ ویلا در لواسان چه ایرادی دارد؟ هزاران نفر هستند وقتی نام لواسان میآید و ساکنان بلندمرتبت آنجا، یاد بورلی هیلز آمریکا میافتند و آرزو دارند همسایه وزیر وزرا و بلند پایگان شوند. هتلی در کیش چرا خواهان ندارد همان هتل را بسپارید دست استراحتگاه وزارت نفت در محمودآباد، ببینید چقدر مشتری برای استراحت و آب تنی در آبهای زمرد گون خلیج فارس برایش دست و پا خواهند شکست. مؤسسه محمودآباد مؤسسهای است که چهل سال سابقه میهمان پذیری دارد. خوب هم اداره میشود. هتل کیش (مریم) را تبدیل کنید به استراحتگاه دوم کارشناسان و کارکنان نفت در جنوب، طفلکیها راه خطرناک و دور و دراز از خوزستان و عسلویه و مناطق جنوبی را تا سواحل دریای کاسپین (خزر) میپیمایند. چون ایام اقامت محدود است دو سه روزه جوابشان میدهید؛ هتل نیمه تمام در قشم را هم تمام کنید. جناب آقای زنگنه همهاش دنبال پول نقد است. پول نقد را باید بروید وکیل بگیرید از دادگاههای فدرال آمریکا و مسئولان تحریم بستانید. ۱۵۰ میلیارد دلار پول نفت ما را بلعیدهاند، حتی چین و هند هم بازی درمیآورند. در هر حال چرا همهاش چشم دوختهاید به بابک زنجانی.
کمی به این بابا که هرج و مرج و شیر تو شیر روزگار کارش را از گمنامی و دلارفروشی در بازار سیاه به ابر مرد سیاه اقتصاد ایران رساند فرصت بدهید، باور کنید اگر من جای وزیر نفت بودم روزی دستور میدادم این آقا را از زندان به آن اتاق مجلل طبقه پانزدهم کاخ نفت بیاورند، کمی نصیحتش میکردم خواهر و بستگانش را هم احضار میکردم. سر به سرش میگذاشتم میگفتم: تا کی میخواهی در زندان چمباتمه بزنی و حسرت روزهای سیر و سیاحت در مالزی و تاجیکستان را بخوری، همت کن و این پولها را جور کن، ما هم قول میدهیم تخفیفات لازم را در مورد تو اعمال کنیم. از قوه قضائیه حبس سبکی برایت درخواست کنیم، تا مورد بخشودگی قرار گیری و چند سال بعد برگردی دنبال هلدینگ لوازم آرایشت در کیش.
آقای زنگنه خوب قضاوت نمیکند وقتی بابت یک تابلو نقاشی عدهای پانصد، ششصد میلیون تومان میدهند که بگویند آثار سهراب سپهری در دولتسرای ماست، مطمئن باشید صدها میلیاردر نوکیسه هستند که خانه و کاخ و ویلا و هتل بابک زنجانی را به شرط آنکه شرایط تملیک کاملاً مهیا باشد، خریداری خواهند کرد و ایشان نباید نگران آن باشد که وزارت نفت به پول هایش نخواهد رسید.
وزارت نفت از خیلیها طلبکار است که پولش را خورده و نفتش را بردهاند و فروختهاند و ۶۰۰ میلیارد تومان به جیب زدهاند.
وزارت نفت فقط به من بدهکار است که هفت سال رنج بردم و جان کندم و تاریخ نفت ایران را در ۱۰ جلد نوشتم و حق التألیف سه جلد را دادند و باقی را خوردند و رویش هم یک شربت به لیمو نوش جان کردند. وزارت نفت پولی برای این کارها ندارد.
فقط همایش تشکیل میدهد. میلیاردها تومان خرج مأموریت سفرهای خارجی میکند. حالا هم چندین میلیارد میخواهد صرف موزههای نفت در نقاط مختلف کشور کند که یک سند درست و حسابی در آنها یافت نمیشود. میروند پیت حلبی یا نفتکش و کامیون قراضه را میخرند و با تصاویر ۱۰ هزار بار چاپ شده آن در آنجا میگذارند، خوب است یکی از ساختمانهای بابک زنجانی را هم موزه کنند که ببینید چقدر پول نفت را بالا کشید و حالا هم پس نمیدهد!
نظر شما